مبانی انسان شناسی هرمنوتیک هایدگر و مقایسه تحلیلی آن با انسان شناسی اسلامی

Authors

یحیی بوذری نژاد

دانشیار دانشگاه تهران حمید ریحانی

دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران

abstract

آرا و اندیشه های هایدگر از جهات مختلفی قابل بررسی است. یکی از این جهات که تأثیر زیادی را بر متفکران نهاده است دیدگاه های هرمنوتیکی هایدگر است که تحولی اساسی را در روش هرمنوتیک به وجود آورد. اندیشه هرمنوتیک هایدگر، تفسیر را از مؤلف محوری به مفسر محوری سوق داد. این چرخش هرمنوتیکی مبتنی بر مبانی انسان شناسی و معرفت شناسی خاصی است. به نظر نگارنده، مبانی انسان شناسی هایدگر او را به سوی تلقی جدید از هرمنوتیک و اثرگذاری بر روش هرمنوتیکی فلاسفه بعد از خود کشاند؛ بنابراین برای نقد و بررسی دیدگاه هرمنوتیکی هایدگر می بایست مبانی انسان شناسی وی را به نقد کشانید. نگارنده بر این باور است که اگرچه یکی از نگاه های جدید به انسان، دیدگاه هایدگر در مورد تعریف انسان به عنوان «دازاین» می باشد، اما این تلقی از یکسونگری و عدم جامعیت رنج می برد؛ مضافاً بر این اینکه این برداشت از انسان خود مبتنی بر سرشت ثابت انسان می باشد که هایدگر آن را نادیده انگاشته است. نگارنده درصدد است که در این مختصر به نقد و بررسی دیدگاه هایدگر با استفاده از تعالیم اسلام و متفکران مسلمان بپردازد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

مبانی انسان‌شناسی هرمنوتیک هایدگر و مقایسه تحلیلی آن با انسان‌شناسی اسلامی

آرا و اندیشه‌های هایدگر از جهات مختلفی قابل ‌بررسی است. یکی از این جهات که تأثیر زیادی را بر متفکران نهاده است دیدگاه‌های هرمنوتیکی هایدگر است که تحولی اساسی را در روش هرمنوتیک به وجود آورد. اندیشه هرمنوتیک هایدگر، تفسیر را از مؤلف محوری به مفسر محوری سوق داد. این چرخش هرمنوتیکی مبتنی بر مبانی انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی خاصی است. به نظر نگارنده، مبانی انسان‌شناسی هایدگر او را به‌ سوی تلقی جدید ا...

full text

بررسی تطبیقی انسان شناسی قرآنی با انسان شناسی غربی با توجه به مبانی اعتقادی شیعه

چکیده: شناخت انسان از دیرباز با تفکرات عمیق فلسفی افراد زیادی در سرتاسر جهان روبه رو بوده است. انسان شناسی قرآنی و انسان شناسی غربی، به عنوان دو مکتب فکری عمده که به شناخت انسان، پرداخته­اند به طور کلی از حیث موضوع، هدف و رویکرد با هم متفاوت هستند. نقاط عمده ضعف انسان شناسی غرب در مقایسه با انسان شناسی قرآنی در ضعف موضوع، هدف و رویکرد است؛ به گونه ای که انسان غربی را با پوچ گرایی در عصر حاضر مو...

full text

فلسفه انسان شناسی حکمت متعالیه؛ در مقایسه تطبیقی با «انسان یونانی» و «انسان مدرن»

در یک تقریر کلی، تفاوت نحله­های اندیشگانی را می­توان به تفاوت «انسان­شناسی» آن نحله­ها ارجاع داد؛ یعنی می‌توان بنیان‌های اندیشه و مواجهات یک عالم فکری با جهان واقع را متعین از طرز تلقی آن اندیشه نسبت به مفهوم «انسان» دانست. لذا یکی از بهترین شیوه­های تحلیل برای فهم تفاوت­های نظام­های اندیشگانی، مقایسه‌ی تطبیقی «انسان­شناسی» آن‌ها و تعاریفی است که از مفهوم «انسان» به‌دست می­دهند. در این مقاله سع...

full text

نقد مبانی انسان شناختی اصل تفکیک قوا (با بررسی تطبیقی در انسان شناسی اسلامی)

در هر حیطه از مباحث علوم انسانی چاره ای جز بحث و بررسی پیرامون شناخت انسان به عنوان مادر و سرمنشأ علوم انسانی نیست. از جمله موضوع هایی که تأمّل و تعمق در مباحث انسان شناسی در آن گریزناپذیر است، حاکمیت و نظریه های پیرامون آن به عنوان یکی از مؤلفه های مهم حیات اجتماعی می باشد. به ویژه آنجا که با داعیه تبیین تئوری های بومی و با نگاهی میان رشته ای وارد این عرصه گردیم. رویکرد اصلی این نوشتار نقد و بر...

full text

بررسی انسان شناسی اسلامی و انسان شناسی وجودگرا و مقایسه آنها

در این پژوهش، انسان از بعد ماهیت، آزادی و اختیار، مسئولیت، خودآگاهی و انسان کامل از دیدگاه دو مکتب اسلام و وجودگرا بررسی شده است. اسلام انسان را موجودی دوبعدی با فطریات و سرشت مشترک و آزادی و اختیار در انتخاب سرنوشت خویش معرفی می کند؛ اما مکتب وجودگرا برای انسان هیچ گونه سرشت مشترکی قایل نیست و آن را مغایر با آزادی فردی می داند. مکتب وجودگرا آزادی را حق انسان دانسته، با داشتن همین آزادی، او می ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
تحول در علوم انسانی

جلد ۳، شماره ۵، صفحات ۱۱۴-۱۴۰

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023